ویزایم که جور شد. خانه که میانِ طراح شدنم میمِ مالکیت را گرفت و مالِ خودم شد. جمعه که شُد. هوس ِ [تو] که دلم کَرد. ترتیبی میدهم برای موهیتو. اینچنین که میبینی. آنچنان که هیچوقت گمان دارم نمیبینی، میانِ آشپزخانهام و دستهایم و کتابهای آشپزیام و تمامِ داراییِ بیتواَم و
تو ,میانِ ,نمیبینی، ,آشپزخانهام ,گمان ,هیچوقت ,دارم نمیبینی، ,گمان دارم ,نمیبینی، میانِ ,میانِ آشپزخانهام ,و دستهایم
درباره این سایت